انجمن علمی دانشجویی زبان، ترجمه و ادبیات فرانسه
ادامه دوره بررسی و مقایسه دو حماسه ایران و یونان : « شاهنامه» و « ایلیاد و اودیسه»
زينب نوروزي
نوع درخواست:

کارگاه و کلاس آموزشی (دوره علمی و آموزشی)

سطح برگزاری:

کشوری

مدرس:

آقای دکتر علی خدیور

تاریخ برگزاری:

شنبه, 20 اسفند 1401

مکان برگزاری:

اسکای روم

مدت زمان برنامه(دقیقه):

90

تعداد افراد شرکت کننده:

29

گروه زبان فرانسه دانشگاه با همکاری انجمن علمی دانشجویی زبان، ترجمه و ادبیات فرانسه معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه، "دورۀ بررسی و مقایسۀ دو حماسۀ ایران و یونان: شاهنامه و ایلیاد و اودیسه" را باهدف معرفی این آثار به علاقه‌مندان با سخنرانی آقای دکتر علی خدیور، در روزهای سه‌شنبه از ۴ مرداد الی ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۲، از ساعت ۱۷ الی ۱۸:۳۰ با حضور ۲۹ نفر از علاقه‌مندان در فضای اسکای‌روم برگزار کرد. ابتدا مقدمه‌ای دربارۀ جنگ تروا گفته شد که پیش‌نیاز شروع کتاب ایلیاد است. یونانیان با اکراه به این جنگ آمده‌اند و دو نفر، آشیل و ادیسه، به‌زور. سپس سرود اول ایلیاد به‌دقت بررسی شد. این کتاب در یک جمله داستان خشم آشیل است و این مسئله در همان ابتدای سرود اول گفته شده. در شروع کتاب سال‌هاست یونانی‌ها تروا را محاصره کرده‌اند، موفق به تصرفش نشده‌اند؛ اما شهرهای اطراف را غارت می‌کنند و در اختیار دارند. آگاممنون، فرمانده سپاه یونانیان، در این جنگ‌ها دختر کاهن آپولون را ربوده و به همین علت آپولون تیر خشماش را به سمت یونانیان پرتاب کرده: سپاه یونان گرفتار مرگ و بیماری شده. پس آشیل پیشگویی را می‌آورد تا بفهمند علت این ماجرا چیست، هرچند همه می‌دانند آگاممنون مقصر است. پیشگو هم این مسئله را تأیید می‌کند. پس تصمیم می‌گیرند دختر را پس دهند و به‌جای آن دختری که آشیل با خود آورده به آگاممنون بدهند. آشیل هم به بهانۀ خشمگین شدن از این ماجرا، جنگ را ترک می‌کند. نزد مادرش تتیس می‌رود و از او می‌خواهد به زئوس بگوید کاری کند یونانیان در جنگ شکست بخورند تا ارزش آشیل را بفهمند و خودشان از او خواهش کنند به جنگ برگردد و سپس پیروز شوند. پس تتیس با زئوس خلوت می‌کند و او هم خواسته تتیس را می‌پذیرد. در نهایت، سرود اول در جشنی میان خدایان و دور از هیاهوی زمین به پایان می‌رسد. در این بخش دربارۀ خواستگاه آگاهی در انسان بر اساس بخشی از سرود اول ایلیاد و تئوری جولیان جینز صحبت شد. در ادامه جلسه دربارۀ شروع شاهنامه و اهمیت خرد در کار فردوسی گفته شد. سپس مقایسه‌هایی میان قهرمانان شاهنامه و ایلیاد انجام شد. یکی از نکات جالب این بود که عده‌ای باور دارند هومر شاعری خیالی است، مخصوصا که نابینا هم هست و یونانیان برای نابینایان قوای ماورایی قائل هستند. در نیمۀ ابتدایی این جلسه به بررسی سرود دوم ایلیاد پرداخته شد. دیدیم که سرود اول با بزم خدایان به پایان رسید اما سرود دوم در جهان آدمیان رقم می‌خورد.زئوس یکی از دستیارانش رو که انگار ایزد خواب باشد ماموریت می‌دهد که برو و در خواب آگاممنون وارد شو و به او پیغام من را برسان.پیغام من این است که برو به تروا حمله کن و بدان که من شما را یاری می‌دهم و حتما پیروز خواهید شد.اما این دروغ است.این نقشه‌ای است که زئوس کشیده تا یونانیان را مجبور به عذرخواهی از آخیلوس کند. نکتۀ مهم این بخش این است که یونانیان برای خود رویا تشخص قائل بودند (ایزد رویا داشتند).اصولا رویا یکی از مباحث مهم و حیرت‌آور بشر در طول تاریخ می‌باشد و برای توجیه آن خیال ورزی‌های زیادی صورت گرفته است. نکتۀ مهم دوم این است که آیا دروغ برازندۀ خدا هست؟ این نکته متأثر از یک نظام اخلاقی است. افلاطون هم بیان می‌کند که آیا رفتارهای خدایان یونانی برازندۀ آنان هست؟ این نکته نشان می‌دهد که افلاطون در ساحتی اخلاقی خارج از ساحت اخلاقی خدایان زندگی می‌کند. در نتیجه می‌گوید اصولا آنچه شاعران می‌سرایند نباید در اختیار عموم جامعه مخصوصا جوانان قرار بگیرد. چون موجب رواج بی‌اخلاقی می‌شود. حتی در کتاب جمهور در توصیف جامعۀ ایده‌آل شاعران را جزو این جامعۀ آرمانی محسوب نمی‌کند. سپس به ادامۀ ماجرای سرود دوم پرداخته شد. سابقاً نقش پاسخ‌دهی به سوالات انسان بر عهدۀ نظام اسطوره‌ای بوده است. اما اکنون بر عهدۀ نظام علمی است. علت این تغییر پیش‌بینی ناپذیر بودن جهان در نظام اسطوره‌ای ست. پس چگونه باورشان را به نظام اسطوره‌ای حفظ می‌کردند؟ با باور به این جمله که ما از اندیشه‌های خدایان آگاه نمی‌توانیم شد. آگاممنون پیشنهاد عقب‌نشینی می‌دهد تا بزدل‌ها را شناسایی کند.غافل از اینکه سپاهش ضعیف‌تر از آن است که طاقت این حیله‌ها را داشته باشد.آتنه به نزد اودیسئوس می‌رود و سفارش می‌کند که سپاه را راضی به ماندن و جنگیدن کند. اودیسئوس به سپاه هشدار می‌دهد که این فرار به سرانجام نخواهد رسید.کسی جلو می‌آید و اعتراض می‌کند.او چهرۀ نازیبایی دارد.نکتۀ مهم این قسمت این است که برای گذشتگان نقصان بدنی داشتن مهر بدنامی و مهر لعن خدایان بر پیشانی داشتن است. در ادامۀ این سرود هومر به معرفی سپاهیان دو طرف جنگ به طور مفصل می‌پردازد. در نیمۀ دوم این جلسه، به شاهان پیشدادی در شاهنامۀ فردوسی پرداخته شد. در ابتدا در مورد کیومرث صحبت شد. او اولین کسی است که به پادشاهی رسیده است. سپس چندین بیت از این بخش از داستان خوانده شد. در ادامه در مورد سیامک صحبت شد که اهریمن دشمن او بود و کیومرث را عزادار سیامک کرد. هوشنگ فرزند سیامک دومین پادشاه پیشدادی است. از کیومرث تا کیقباد را پیشدادی می‌نامند. هوشنگ انتقام خون پدر را می‌گیرد و به پادشاهی می‌رسد. مقدمه و مؤخره سرودن در مورد پادشاهان از ویژگی‌های شاهنامه فردوسی و در کل ایرانیان است. اولین کاری که هوشنگ انجام داد استخراج آهن از سنگ بود. حتی کشف آتش را به او نسبت می‌دهند. خاستگاه جشن سده همین ماجراست. پس از هوشنگ طهمورث به پادشاهی رسید. او در روایت‌های ما به طهمورث دیوبند معروف است. چون مشهور است که توانست بر اهریمن لگام بندد. طهمورث خدمت زیادی به مردم کرد. این قسمت، قسمت اسطوره‌ای شاهنامه است. در سرود سوم از زیبایی هلن گفته می‌شود که هنر نویسنده را در معرفی و توصیف شخصیت‌ها نشان می‌دهد. گفتگوی پریام و هلن را راجع به سپاه یونانیان می‌خوانیم. نبرد تن‌به‌تن پاریس و منلائوس را داریم که در نهایت پاریس به کمک آفرودیت جان سالم به در می‌برد. اما یونانی‌ها معتقدند پاریس شکست‌خورده و حالا تروایان باید طبق پیمان، هلن را برگردانند. سرود سوم سرودی در معرفی شخصیت‌هاست، معرفی آن‌ها در دل داستان، بدون متوقف کردن ماجرا. در کنار داستان سرود سوم، از فلسفه قربانی‌کردن، پرستش خورشید و آمازون‌ها صحبت شد. سپس استاد به شاهنامه و ماجرای جمشید پرداختند. این قصه بسیار قدیمی است و در اساطیر هند هم دیده می‌شود. پس از داستان جمشید در اساطیر کهن ایران، اساطیر هند و شاهنامه صحبت شد. در شاهنامه جمشید با دروغ‌گویی و ادعای خدایی کردن سقوط می‌کند و سپس ضحاک با کشتن او به حکومت می‌رسد.