حوزه فرهنگی
آرمانشهر؛ هویت و ادراک فرهنگی
عطیه کاظم فرحزادی
نوع درخواست:

رویدادهای فرهنگی و اجتماعی (نشست)

سطح برگزاری:

کشوری

سخنران:

دکتر غلامرضا گودرزی

تاریخ برگزاری:

پنجشنبه, 19 اسفند 1400

مکان برگزاری:

اسکای روم

مدت زمان برنامه(دقیقه):

90

تعداد افراد شرکت کننده:

80

بسمه تعالی سومین دوره از سلسله نشست های آرمان شهر با موضوع "ملاحظات عملی تحقق آرمانشهر؛ سیاست گذاری فرهنگی"، به میزبانی معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه الزهرا(س) از 14 الی۱9 اسفندماه 1400 برگزار شد. حسن ختام این سلسه جلسات با حضور آقای دکتر غلامرضا گودرزی با موضوع آرمان شهر: هویت و ادراک فرهنگی پنجشنبه 19 اسفندماه 1400 ساعت 16 الی 17:30 بود. دکتر گودرزی معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه امام صادق(ع)، حوزه تحصیلات و تخصص ایشان مدیریت صنعتی، مدیریت اسلامی و حوزه آینده پژوهشی است؛ از آثار خوب ایشان کتاب های "افق جهانی مدل راهبردی موعودگرا" و "پیش درآمدی بر آینده نگری الهی" است. بحث را از اینجا آغاز می کنیم که چرا در این نشست ها، به موضوع سیاستگذاری فرهنگی پرداختیم؟ در کمیته علمی این نشست ها که چند جلسه به طول انجامید، بحث هایی پیرامون این صورت گرفت که سلسله نشست های گذشته واقعی تر و عملیاتی تر شود. حوزه های مختلفی مانند سیاستگذاری در حوزه علم و فناوری، موضوع های غیر سیاستگذاری یا سیاستگذاری به معنای عام آن، اما به چند دلیل تصمیم گرفته شد که روی موضوع سیاستگذاری فرهنگی متمرکز شویم. 1. شاید اگر از آرمان شهر صحبت میکنیم جدی ترین مولفه هایی که میشود به آن پرداخت و مسیر ما را به آن آرمان شهر نزدیک میکند، حوزه فرهنگ است و با فکر و اندیشه در این حوزه میتوانیم حرکت خود را به سمت آرمان شهر پیش ببریم. البته به معنای نفی حوزه های دیگر نیست. 2. عمده مطالعات انجام شده در حوزه آرمانشهر پیرامون سیاستگذاری فرهنگی قابل جمع شدن بود. هویت و ادراک فرهنگی در آرمان شهر: اگر سوال شود چرا روی هویت و ادراک و ادراک فرهنگی متمرکز می شویم؟ به سه علت موضوع هویت در جهان معاصر موضوع کلیدی و مهمی است و یک علت چهارم برای بحث آرمان شهرها وجود دارد. 1. واقعیت صحنه: ما به طور واقعی با هویت درگیریم، یکی از بحث هایی که برای ما مطرح میشود هویت مجازی حقیقی است و هویت های متعدد و متناقض. یکی از موضوعات کلیدی جهان امروز ما موضوع هویت است. 2. اگر بخواهیم از منظر قدرت در سطح جهان به موضوع نگاه کنیم، جنگ هویت هاست که شکل میگیرد و هر کشوری و هر تفکری تلاش دارد هویت و ادراک فرهنگی را مال خود کند. 3. هویت به شدت با موضوع تمدن گره میخورد. یعنی در بحث تمدن سازی چاره ای نداریم از هویت بجث کنیم. و دلیل چهارم از منظر آرمان شهری؛ یکی از بنیادی ترین مباحث آرمان شهر هویت یا هویت سازی است و مثلا آرمان شهر افلاطونی یا مهدوی، خود نگرش هویتی بسیار مهم است. گویی هویت پایه اساسی آرمان شهراست. چرا ادراک را اضافه میکنیم؟ واقعیت نشان میدهد افراد بیش از آنکه تحت تاثیر واقعیت یک ماجرا باشند، تحت تاثیر ادراک خود از آن ماجرا هستند. اگر بتوانیم درک خوبی از آرمانشهر داشته باشیم میتواند موتور حرکت ما به سمت آن آرمان شهر باشد بسته به اینکه این ادراک در چه سطحی و زاویه و رویکردی مدنظر قرار میگیرد. آیا ادراک ما اقتصادی است؟ فرهنگی یا اجتماعی؟ ادراک فن آورانه است؟ هر کدام از این ادراک ها یک نقشی را در حرکت ما به سمت آرمانشهر ایفا خواهد کرد. پس ادراک یکی از پیشران های جدی حرکت به سمت آرمان شهر است چه حرکت اجرایی باشد چه حرکت علمی باشد. چرا ادراک فرهنگی؟ فرهنگ خودش موضوع بسیار مهم و زمینه ساز بسیاری از تحولات است. حتی وقتی خیلی از تحولات اقتصادی را ریشه یابی میکنیم، ریشه فرهنگی است. یکی از مهم ترین و بلکه مهم ترین پایه های تمایز آرمان شهرها، هویت و ادراک فرهنگی است که زمینه ساز خیلی از ویژگی های آرمان شهرهاست. عامل جذابیت و مطلوبیت زایی آرمان شهرها هم تمرکزشان بر ادراک و هویت فرهنگی ست. چه در مقام طراحی چه در مقام اجرا، حوزه هویت سازی، هویت تاثیرگذاری بر ادراک و به خصوص تاثیرگذاری بر حوزه فرهنگ، یکی از برنامه های جدی آرمان شهر نویسان، آرمان شهر پردازان و کسانیکه برای رسیدن به آرمانشهر تلاش میکنند، است. اگر بخواهیم آرمان شهرهای گوناگونی که وجود دارد را از منظر هویت و ادراک فرهنگی ببینیم؛ برای برخی از این آرمان شهرها با این دید میتوان استعاره شهرخوبی ها را استفاده کرد؛ یعنی هویتی که این آرمان شهر به ما میدهد هیچ بدی ندارد و خوبی مطلق است. نتیجه این استعاره این است که اگر از زاویه دید آرمانشهری هویت سنجی کنیم، آرمانشهر ها تمرکز بر خوبی ها دارند. خوبی ها مساوی ارزش ها نیست ممکن است متفاوت باشد. و استعاره دوم شهر ارزش ها است. لزوما ارزش و خوبی یکی نیست. در بعضی تمدن ها اشاره شده است که ارزش محوری وجود دارد اما لزوما خوب نیست مثلا در تمدن غرب موضوع سود محوری به هر قیمتی یک ارزش است ولو اینکه از راه غیر پسندیده انجام شود. پس شهر خوبی ها و شهر ارزش ها دو استعاره متفاوت از هم برای تبیین آرمان شهر هستند. ادراک فرهنگی یعنی مسائل را با دید فرهنگی تحلیل کنیم. برخی آرمانشهرها از شهر قانون استفاده میکنند یعنی هویت را در قانون تعریف میکنند و فرهنگ را هم در همین قالب طراحی میکنند و استعاره آن شهر قانونی است. استعاره دیگر شهر مطلوب است یعنی شهر خواستنی و مورد علاقه، هرکسی دوست دارد در آن شهر برود. آرمانشهری که در آن طیف وسیعی از افراد چه خوب چه بد علاقه داشته باشند به آن آرمانشهر روند، شاید آن آرمانشهر واقعی نباشد. و نهایتا برخی از استعاره شهر آزادی استفاده میکنند. وقتی از آرمانشهر مهدوی صحبت میکنیم و بخواهیم برای آن استعاره و کلیدواژه بگذاریم از چه استفاده کنیم؟ اگر آیات و روایات و مجموعه ای که بزرگان دین در تعریف آرمانشهر دینی دارند، مبنا قرار دهیم دو کلیدواژه از نگاه هویتی و ادراکی میتوانیم استفاده کنیم. یکی شهر خدا و دیگری شهر تعالی. آیه "انا لله و انا علیه راجعون" یعنی انسان از جای بالایی می‌آیی و مقصد بالایی هم داری. اگر مبدا و مقصد بالایی داری باید مسیرت هم مسیر تعالی باشد که همان آرمانشهر است که از شهر خدا شروع شده و به شهر خدا برمیگردد. فقط تفاوتش این است که وقتی ما از شهر خدا به زمین آمدیم موحد بودیم اما فراموش کردیم. ممکن است در برگشت به شهر خدا ناخالصی داشته باشیم و درجه لازم را کسب نکرده باشیم. از اینجا مشخص میشود آرمانشهرهای دیگر از نظر هویتی و ادراکی عمدتا مبتی بر انسان سازی نهایتا اخلاقی هستند اما آرمانشهر مهدوی مبتنی بر انسان خلیفه الهی است که شامل 4عنصر است: تقوا، عدالت، ایمان و کرامت. بنابراین اگر از منظر هویتی و ادراک فرهنگی به موضوع آرمان شهر مهدوی نگاه کنیم، در یک کلید واژه قابل تلخیص است و این است که باید وارد شهر خدا شد با انسان هایی که مقام خلیفه الهی را کسب کردند یا در آن مقام تلاش کردند. پس از جمع بندی بحث، به سوالات شرکت کنندگان پاسخ داده شد. برخی سوالات بدین شرح می باشند: سوال: هویت سازی چقدر زمان بر است؟ آیا دستگاه های فرهنگی میتوانند هویت ساز باشند؟ پاسخ: هویت سازی کار خیلی سختی است. به یک معنا سخت است و به یک معنا ساده است. سختی آن از باب اینکه اگر بخواهیم به روش های معمول و نهادینه شده هویت سازی کنیم، نیاز به برنامه، تلاش، کار و زمان دارد. دستگاه های فرهنگی ما هم میتواند مسیر را آماده کنند اما به تنهایی نمی توانند هویت ساز باشند. از طرفی میتواند خیلی ساده باشد مثلا همین موبایل چند سال است که وارد کشور ما شده است اما نقش هویت سازی ایفا کرد. امروزه هویت سازی باید با دو عنصر ترکیب شود تا در زمان معقولی جواب دهد، یکی هنر و دیگری فناوری. سوال: آغاز هویت سازی از هنر و فناوری هست یا باید از فلسفه و ایدوئولوژی باشد؟ پاسخ: آغاز از هنر و رسانه یا فناوری نیست، اینها ابزار هستند. قاعدتا باید یک محتوا تولید کنیم از علوم اجتماعی و منابع دینی محتوا را استخراج کنیم و در بستر فناوری و هنر آنرا جاری کنیم. یکی از نقطه ضعف جدی ما این است که محتوا تولید نکرده ایم. نقطه شروع از علوم انسانی و علوم اجتماعی است و باید از قالب هنر و فناوری هم استفاده کنیم. سوال: بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ با زاویه متفاوتی به جامعه خود نگاه میکنند و آنها آرمان هایی را تدوین کرده اند، استاد به نظرتان اتوپیای تامس مور به دلیل جامعیت آن از شهرت بسیاری برخوردار است؟ آیا شما موافق این هستید که این آرمانشهر پس از دوران رنسانس مهم ترین آرمان شهر است یا آرمان شهر مهدویت؟ پاسخ: دو نکته وجود دارد. مقایسه آرمانشهر توماس مور با آرمان شهر مهدویت درست نیست. و واژه آرمانشهر مهدویت را دقیق نمیدانیم. کار توماس مور نسبت به بقیه جلوتر است اما فقط جامعیت نیست و فضای رسانه ای به آن کمک کرد. با نگاه دقیق تر شاید آرمانشهرهای دیگر در برخی از مولفه ها بالاتر از توماس مور هم باشند. در همه آرمانشهرها مفهوم تخیل و خیال پردازی دارد درحالیکه موضوع تفکر مهدویت خیال پردازی ندارد و واقعی است. بنابراین واژه آرمان شهر مهدوی دقیق نیست و شهر خدا را به کار میبریم. اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم جامعیت آرمانشهر مهدوی از توماس مور هم بالاتر است اما ما کمتر آنرا معرفی کردیم لذا این ذهنیت وجود دارد. آرمانشهر مهدوی فقط بعد مذهبی ندارد بلکه مولفه های متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمی دارد.